۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

         نه


قشري بود

نفوذي كردم به اقشار مختلفش

زن بود و سياه و زيبا نبود

گفتم خدايا نه! اگر مي‌ريزد نه

از لا به لاي خسته¬ی من برقي گذشت

                          كه اكنون مي‌ريزد‌

از جهات فراوان تو،

                اگر مي‌ريزد نه



ساعت مرتبا در حال 8 است

كه داري در من نفوذ سختي مي‌كني

[چرا مدتي است گريه نكرده‌ام؟

حسي را كه لاي روزنامه‌ها گم شد]

يعني دوباره ممكن است!؟

مگر نه اين روزها چيزي به چيزي نمي‌رسد؟

و همان‌قدر هم كه مي‌رسد

                       مي‌ريزد

چه كرده‌اي با من؟

از وجدي كه بلافاصله آمدي

ولو شده‌ام در لايه‌هاي مختلفت

و هر تكه از من به تكه‌هاي ديگرم نمي‌رسد

چه كرده‌اي با من؟



دعا مي‌كنم اين بار هم بگذرم

تو سعي كن مرا به هم برساني

البته اگر باز هم مي‌ريزد

                           نه


                                    20/9/79

۹ نظر:

Aban گفت...

مبارک باشد آقای شمس.
همکلاسی روزهای دور دور

مه . ی گفت...

سلام جناب آقاجانی
خیلی خیلی خوشحال شدم که امکانی جدید برای خواندن شعرهای خوبتان برایم فراهم شده
با اشتیاق می خوانمتان
لینک شما نیز افزوده شد
با شما
مه . ی

Bahar گفت...

سلام بر شمس عزیز، چه تصمیم خوبی! مشتاق خواندن متن هایت هستیم. با آرزوی موفقیت. بهاره

بهزاد گفت...

من هم دعا مي كنم
انشااله كه اين بار هم بگذرد
و البته واضح و مبرهن است كه
اگر باز هم مي خواهد بريزد،
نه!

پویا عزیزی گفت...

سلام شمس عزیز
خوشحالمان کردی با آمدنت و اگر آمدن ات آوردن دیگران هم باشد چه بهتر است که با چه بهتر چه حال ها کنیم اینجا چه بهتر است .
لینک ات اضافه شد در :
www.pooyaazizi.com
www.chevili.blogfa.com

ع.ح.ب گفت...

مبارک است آقای شمس آقاجانی ویرایش اینترنتی، امیدوارم مدام باشید.

درباره شعر

1- به نظر من شعر خوبی است، به خصوص نیمه دوم آن و سطر : "تو سعي كن مرا به هم برساني" که فکر می کنم اوج این شعر است.

2- از کلمات "اکنون" و "وجد" به اندازه بقیه شعر خوشم نیامد.

باز هم مبارک است.

مهدی گفت...

موق باشید

ناشناس گفت...

سلام.
خوشحالمان كردي.

بهاره رضايي گفت...

آقاي شمس عزيز!
خانه ي مجازي مبارك!
اميدوارم محيط امن و آرامي باشد
براي شما و مخاطبان آثارتان.